گنجور

امامی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵

 

ای از پی دیدار تو ام در سر چشم

با مهر رخ تست مرا در خور چشم

از دل نگرم در تو، نه از دیده که هست

دیدار تو جان و جان نیاید در چشم

امامی هروی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۷

 

ای سرو قد لاله رخ عبهر چشم

زر شد رخم و نیست ترا بر زر چشم

هر چند جهان ز اشک ما دریا شد

شک نیست که دریات نیاید در چشم

خواجوی کرمانی