ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۸۷
جانا من و تو نمونهٔ پرگاریم
سر گرچه دو کردهایم یک تن داریم
بر نقطه روانیم کنون چون پرگار
در آخر کار سر بهم باز آریم
قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴
ما دل ز وفا و مهر تو برداریم
بر آب نگار بی هده ننگاریم
ما دل بهوای آن کسی نسپاریم
کز صحبت او بچشم مردم خواریم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴۶
امشب که حریف دلبر دلداریم
یارب که چها در دل و در سر داریم
یک لحظه گل از چمن همی افشانیم
یک دم به شکرستان شکر میکاریم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱۳
ما عاشق خود را به عدو بسپاریم
هم منبل و هم خونی و هم عیاریم
ما را تو به شحنه ده که ما طراریم
تو حیلهٔ ما مخور که ما مکاریم
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳
ما مست مدام کوی آن خماریم
عالم همگی شراب و ما می خواریم
هر لحظه جهان بجرعه نوشیدیم
مست ابدیم و از ازل خماریم
شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲
هر چند که رند کوچه و بازاریم
ای خواجه مپندار که بیمقداریم
سری که به آصف سلیمان دادند
داریم، ولی به هرکسی نسپاریم
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۰
اکنون نه ز نخل عشق برخورداریم
وز دیده برنگ شمع آتش باریم
در کوره غم بسان آتشکاران
ما سوخته و برشته این کاریم