×
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۳
اینجا به صفت صفت به ما بنمودند
نه ذات به ذات این چنین فرمودند
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۳۱
آن نور که بر هر دو جهان تابان است
در ماه شب چهارده روشن آن است
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۴۳
بگسسته کسی ز هر دو عالم بی شک
چون ابروی یار خویش پیوسته خوش است
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۲۴
در هر چه نظر کنم توئی در نظرم
وین طرفه که از تو من تو را می نگرم
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۳۴
ذاتی و چه ذات ، ذات موصوف من است
شک نیست که این ظهور موقوف من است
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۶۰
شهری که در او شحنه ستمکش باشد
بنگر که در آن شهر چه چربش باشد
شاه نعمتالله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۱۴
ما را به وجود خود نباشد بودی
گر زان که به ما بدی کجا می بودی
۱
۲