گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۸۳

 

ای من زدو چشم نیم مستت مست

وزدست تو رفته عقل و دین از دست

بنشین که نسیم صبحدم برخاست

برخیز که نوبت سحر بنشست

با روی تو رونق قمر گُم شد

[...]

خواجوی کرمانی