شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۷۴
نه دار بماند و نه دیار
نه یار بماند و نه اغیار
نه جام بماند و نه کاسه
نه خمر بماند و نه خمار
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۷۷
آن دلبر شوخ مست بنگر
آن یار که با من است بنگر
در دیدهٔ مست ما نظر کن
کآئینهٔ روشن است بنگر
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۸۳
از جام و حباب آب می نوش
می نوش چو عارفانه و می پوش
گویی چه کنم چه چاره سازم
در راه خدا به جان همی کوش
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۸۶
از جام حباب آب می نوش
می نوش چو عارفان و می نوش
گوئی چه کنم چه چاره سازم
در راه خدا به جان همی کوش
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۸۹
در آئینهٔ وجود مطلق
خود بیند و خود نماند الحق
مائیم و حباب و آب دریا
زورق بحر است و بحر زورق
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۹۰
در آینهٔ وجود مطلق
خود بیند و خود نماید الحق
مائیم حباب و آب و دریا
زورق بحریست و بحر زورق
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۹۸
بگذر ز وجود و از عدم هم
بگذار حدوث را قدم هم
این جمله هویت است دریاب
اسم و صفت است و جام جم هم
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۰۶
رندیکه حریف ماست مائیم
جز ما دگری کجاست مائیم
جامیم و شراب و درد صافیم
دردی که هم او دواست مائیم
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۰۷
بگذر ز وجود وز عدم هم
بگذر ز حدوث وز قدم هم
این جمله هویت است دریاب
اسم و صفتست جام و جم هم
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۰۹
یک عین به اختلاف اعیان
بنموده جمال ای عزیزان
در هر عینی نموده حسنی
از عین جمال خود به اعیان
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱۴
در صورت و معنیش نظر کن
می بین همه و مرا خبر کن
خواهی که رسی به نعمت الله
بر درگه سیدم گذر کن
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۲۳
یک عین به اختلاف اعیان
بنمود جمال ای عزیزان
در هر عینی نموده حسنی
از عین جمال ای عزیزان
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۲۶
در صورت و معنیش نظر کن
می بین همه و مرا خبر کن
خواهی که رسی به نعمتاللّه
بر درگه سیّدم گذر کن
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۳۲
جامی است جهان نما دل تو
افتاده به دست ما دل تو
بیگانه چه داند این حکایت
من دانم و آشنا دل تو
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۳۴
تا تونشوی یگانهٔ او
هرگز نشود یگانه آن دو
باشی تو یگانهٔ دو عالم
آن دم که اثر نماند از تو
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۳۵
مخبر چو نمانده است خبر کو
مؤثر چو نمانده است اثر کو
گفتیم لطیفهٔ بدیعی
چون شمس نمانده است قمر کو
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۳۷
مقدم بر همه اسما است الله
چنین گفتیم با یاران آگاه
مسما واحد اسما کثیر
نکو دریاب قول نعمت الله
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۴۵
مقدم بر همه اسماست اللّه
چنین گفتم به آن یاران درگاه
مسمّی واحد اسم کثیر است
نکو دریاب قول نعمتاللّه
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۶۴
ظاهر جامیم و باطناً می
این یک مائیم و آن دگر وی
چون ظاهر و باطنت یکی شد
نه جام و نه می بماند هی هی