جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
انعام تو خاص و عام را هست
چون فیض خدای بر تواتر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
حق از سر کلک شب نگارت
چون صبح همی کند تظاهر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
زانصاف تو آهوی سبکدل
با شیر همی کند تنمر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
گردون ز شرف همی نماید
بر فور بخدمتت تو فر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
با دست و دل تو کان و دریا
دعوی نکنند از تکاثر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
شد عدل تو دشمن تظلم
شد عفو تو عاشق تعثر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
هم لطف تو چون هواروا نبخش
هم قهر تو چون اجل گلوبر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
ای با همه کس ترا تفضل
وی درهمه فن ترا تبحر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
محکوم تو شد سپهر فاحکم
مأمور تو شد زمانه فامر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
با عدل تو ظلم گشت منصف
در عهد تو جود گشت لمتر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
با خشم تو نیست ذوق جان حلو
از لفظ تو نیست حرف حق مر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
در عهد تو تیغ میکشد مهر؟
این باشد غایت تهور
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
بارأی تو خنده میزند صبح؟
اینست نهایت تمسخر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
در صف نعال روز بارت
جویند صدور دین تصدر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
از صدمت خشمت او فتادست
در سینه آسمان تکسر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
کردست زبهر مرکبت چرخ
از جاده کهکشان شب آخور
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
اندیشه مدح تو بخاطر
بهتر ز هزار من بلادر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
هردم که زنم نه در محدیحت
زان دم زدنم بود تحیر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
جاوید بکام زی که مارا
هم بر ز مدیح تست و هم بر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده
در بندگیت مرا چه باقیست
جز حلقه گوش و نام سنقر