گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸

 

دنیا که من و ترا مکانست

بنگر که چه تیره خاکدانست

پرکژدم و پر ز مار گوری

از بهر عذاب زندگانست

هر زنده که اندروست امروز

[...]

سیف فرغانی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۶

 

ای قوم درین عزا بگریید

بر کشتهٔ کربلا بگریید

با این دل مرده خنده تا چند

امروز درین عزا بگریید

فرزند رسول را بکشتند

[...]

سیف فرغانی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۴

 

من بلبلم و رخ تو گلزار

تو خفته من از غم تو بیدار

جانا تو بنیکویی فریدی

وین زلف چو عنبر تو عطار

گفتم که چو روی گل ببینم

[...]

سیف فرغانی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۲

 

ای بلبل بوستان معقول

طوطی شکرفشان معقول

ای بر سر تو لجام حکمت

وی در کف تو عنان معقول

مشاطهٔ منطق تو کرده

[...]

سیف فرغانی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۹ - کتب الی صدیق ارسل الیه کتابا و هوالشیخ نورالدین بن الشیخ محمود ادام الله برکتهما

 

با حسن چو لطف یار کردی

ای جان بنگر چه کار کردی

دل را بسخن گشاد دادی

دی را بنفس بهار کردی

با چاکر خرد خود بسی لطف

[...]

سیف فرغانی
 
 
sunny dark_mode