گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۹

 

فضلی که بر او زکات باشد

فضل شرف القضات باشد

هر فضل به فضل او نماند

هر آب نه با حیات باشد

هر روز نه روز عید باشد

[...]

ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۱

 

دل من مهر آن گزید که او

بسته دارد میان به کینه من

من زدشمن چگونه پرهیزم

دشمن من میان سینه من

ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۷

 

با موی سیه دلم قوی بود

اندیشه نکردم از ضعیفی

تا موی سپید دید چشمم

چون موی شدم ز بس نحیفی

ادیب صابر
 
 
sunny dark_mode