طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷
هر کس که رخ تو دید جانا
عاشق به تو گشت آن زمانا
مرغ دل صد هزار عاشق
در قید تو شد ز بحر دانا
تیر نگهت گذشت از جان
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۷
ای غنچهدهن لب تو شکر
دندان تو همچو در و گوهر!
ای عارض تو حریر از گل
وی زلف سیاه تو معنبر!
ای نخل قدت برابر جان!
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱
ای روی تو آفتاب خاور
لعل لب تو زلال کوثر!
صد معجزه مسیح داری
افسوس که نیستی پیمبر!
فرق تو میان خوبرویان
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۳
ای شوخ پریوشان آفاق
بر باده ده شکیب عشاق!
نبود به جهان کسی ز آدم
یک تن که تو را بود نه مشتاق!
بیچاره دلم که جفت غم شد
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴
ای لعل لب تو جان عاشق
ابروی کژت کمان عاشق!
روز و شب و سال و مه نباشد
جز نام تو بر زبان عاشق!
بیخنده لعل تو نخندد
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲ - عبدالهریم جان
عشق تو بلای جان و دینم
درد و الم تو آن و اینم
با عشق تو شهره زمانم
گر چند فتاده زمینم
داغم ز غم تو لالهآسا
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۶
دل پیش تو کشف راز کرده
دیوان غم تو باز کرده
از زلف تو میکند حکایت
افسانه خود دراز کرده
قانون غمت به صوت «عشاق»
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۷
ای عشق بلای جان شدستی
اندر دل ناتوان شدستی!
کردست مرا فراق پیرم
با تو نگرم جوان شدستی!
رازم ز تو گشته آشکارا
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » مسدسات » شمارهٔ ۱
مه را چه مناسبت به رویت
گل را چه مثل به رنگ و بویت؟!
آتش نشود حریف خویت
فردوس نمونهای ز کویت
بیند به چمن قد نکویت
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۲
در شعر سه تن پیمبرانند
قولیست که جملگی برآنند
گر چند که لانبی بعدی
فردوسی و انوری و سعدی
طغرل احراری » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۳ - به عصمتاللهخان از برای دختر رز
داماد طبیعت من امشب
میخواهد عروس دختر رز
میخانه عصمت ار کشایی
از لطف تو من شوم معرض