گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱۸ - تاج

 

چشمم که بود از اشک درجی از لیالی

تا دیده‌ام لب او شد درج دیده خالی

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۲۱ - پیر

 

برداشت ساقی ما شرم از میان و منهم

گل پیرهن قبا را بگشود و پیرهن هم

۱ بیت
اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۴ - ورامی

 

دل گرچه از هوایت دارد غم پیاپی

گر گفت ازین هوایم غم نیست شنو از روی

۱ بیت
اهلی شیرازی