×
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - هم در مدح او
تا در جهان مکین و مکان باشد
بهرامشاه شاه جهان باشد
شاه شهاب تیر که دستش را
قوس قزح سزد که کمان باشد
باشد جهان پیر جوان تا او
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۵ - مدح اختری و التزام به نام اختری و اختر
ای اختری نهای تو مگر اختر
گردون فضل گشته به تو انور
آن اختری که سعد بود بی نحس
آن اختری که نفع بود بی ضر
اندر بروج مدح و ثنا شعرت
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱۰ - مدح منصور بن سعید
ای ابر گه بگریی و گه خندی
کس داندت چگونه ای و چندی
که قطره ای ز تو بچکد گاهی
باران شوی چه نادره آوندی
بنداخت بحر آنچه تو برچیدی
[...]