صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۲۶
داند که روح در تن خاکی چه میکشد
هر ناز پروری که به غربت فتاده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۲۷
چون غنچه این بساط که بر خویش چیدهای
تا میکشی نفس، همه را باد برده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۳۳
جان میدهد چو شمع برای نسیم صبح
هر کس تمام شب نفس آتشین زده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۳۴
از باده خشک لب شدن و مردنم یکی است
تا شیشهام تهی شده، پیمانه پر شده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۴۲
یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت
در بند آن مباش که مضمون نمانده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۴۳
دیوانه شو که عشرت طفلانهٔ جهان
در کوچهٔ سلامت زنجیر بوده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۴۴
یک دل گشاده از نفس گرم من نشد
این باغ پر ز غنچهٔ تصویر بوده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۴۵
شیرازهٔ طرب خط پیمانه بوده است
سیلاب عقل گریهٔ مستانه بوده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۴۶
امروز کردهاند جدا، خانه کفر و دین
زین پیش، اگر نه کعبه صنمخانه بوده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵۰
خونی که مشک گشت، دلش میشود سیاه
زان سفله کن حذر که به دولت رسیده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵۱
سیری ز دیدن تو ندارد نگاه من
چون قحط دیدهای که به نعمت رسیده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵۲
تسلیم میکند به ستم ظلم را دلیر
جرم زمانه ساز، فزون از زمانه است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵۴
غفلت نگشت مانع تعجیل، عمر را
در خواب نیز قافله ما روانه است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵۶
در گوشه فقس مگر از دل برآورم
این خارهاکه در دلم از آشیانه است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵۸
نادان دلش خوش است به تدبیر ناخدا
غافل که ناخدا هم ازین تخته پارههاست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵۹
تا دادهام عنان توکل ز دست خویش
کارم همیشه در گره از استخاره هاست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۷۰
یک دیدن از برای ندیدن بود ضرور
هر چند روی مردم دنیا ندیدنی است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۷۱
بگشای چاک سینه که بر منکران حشر
روشن شود که صبح قیامت دمیدنی است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۸۶
از شرم نیست بال و پر جستجو مرا
چون باز چشم بسته شکارم دل خودست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۹۴
رخسارهٔ ترا به نقاب احتیاج نیست
هر قطره عرق به نگهبان برابرست