×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴
ساغر گلی ز گلشن بیهوشی من است
سرمه غبار کوچه ی خاموشی من است
من شعله ام، نهان نتوان داشت شعله را
ایام بی سبب پی خس پوشی من است
فصل بهار و مستی مرغان تمام شد
[...]
۷ بیت
