گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۰

 

لعل لبش کزو بچکد آب زندگی

آورد خط بنام من از بهر بندگی

در جستجوی عارض چون آفتاب او

هستم چو ماه گرد جهان در دوندگی

طوطی جان همی زندم بال تا کند

[...]

ابن یمین
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۲۴

 

تیغ تو در نیام کند قطع زندگی

از آب ایستاده که دید این برندگی؟

باشد عیار بینش هر کس به قدر شرم

نرگس تمام چشم شد از سرفکندگی

فرمان پذیر باش که هیچ آفریده ای

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode