گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳

 

می‌ریزد از تری ز تو، ای جان فزای، آب

ما تشنه‌ایم تشنه خود را نمای، آب

خاک در تو بر سر و چشمِ پر آب ماست

پیوسته گر چه خاک شود زیر پای، آب

آب حیاتی و نشوی آشنای من

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode