زان گفت آنک گفت کیحقّرا مکان بود

شبهت بدش که تو به مکان مکین دری

از بهر خلق ایزدت اندر مکان نمود

زیرا کی خلق را ز برون نیست قادری

تعویذ گشت خوی بدآن خوب روی را

ورنه بچشم بد بخورندیش مردمان

ای روی تو چو روز دلیل موحّدان

وی موی تو چنان چو شب ملحد از لحد

ای من مقدم از همه عشاق چون توی

مرحسن را مقدم چون از کلام قد

مکی به کعبه فخر کند مصریان بنیل

[...]

از لحنهای موصلی و لحن ارغنون

آواز آن نگار مرا بی‌نیاز کرد