گنجور

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۹

 

عمر عزیز تا یکی صرف در آرزو کنم

های بیا که آرزو جمله فدای هو کنم

چند خجل کند مرا توبهٔ آبروی بر

میسزد ار ز توبه خون ریزم و آنرو کنم

اشتر لنک لنک من پاش خورد بسنگ من

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۷

 

باده بیار ساقیا تا که بمی وضو کنم

مست خدا شوم نخست پس بنماز رو کنم

کوزه‌گران چو عاقبت از سر من سبو کنند

بهر شراب عشق حق خود سر خود سبو کنم

بوئی از آنشراب اگر وقت نماز بشنوم

[...]

فیض کاشانی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۳

 

بعد هزار غم اگر عشرتی آرزو کنم

خون جگر فشانم و در گلوی سبو کنم

سوزن خار خار غم آمده در کفم کجاست

رشتة راهِ وعده‌ای تا جگری رفو کنم

روی نگاه با تو و پشت نگاه با رقیب

[...]

فیاض لاهیجی
 
 
sunny dark_mode