گنجور

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۱ - ده نامه

 

خیمه زربفت سما بی ستون

بر سر عالم کند او سرنگون

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۱۳ - نامه چهارم

 

آه چه سازم که دلم گشت خون

درد دل من شده از حد برون

صوفی محمد هروی
 

جامی » هفت اورنگ » تحفة‌الاحرار » بخش ۶۲ - ختم خطاب و خاتمه کتاب

 

خط وی از خطه دانش برون

گشته به سر حد خطا رهنمون

جامی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۳ - در سپاسگزاری

 

نقش کن لوح درون و برون

صنعتش از تهمت آلت مصون

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۴ - حکایت

 

در بن این شیشه سیماب گون

بند چو دیوم به هزاران فسون

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۴ - حکایت

 

مور چو در شیشه بود سرنگون

جانش از آنجا مگر آید برون

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۷ - حکایت

 

گفت چه از دست من آید کنون

رفت چو سر پنجه ز دستم برون

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

غرقه به خون غنچه زنگارگون

آمد از آن گلشن احسان برون

شیخ بهایی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode