گنجور

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۵

 

پیش تو عرضه می کنم حال تباه خویش را

تا تو نصیحتی کنی چشم سیاه خویش را

سرزنشم مکن که تو، شیفته تر ز من شوی

بینی اگر به ناگهان چشم سیاه خویش را

جلال عضد
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴

 

چند به چهره افکنی زلف سیاه خویش را

از نظرم نهان کنی روی چو ماه خویش را

اینقدر از غم توام حال نمانده تا مگر

شرح دهم به پیش تو حال تباه خویش را

شاهی و غمزه‌ات بود خیل و سپاه و کرده‌ای

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode