ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
آنکه بهٔک دار وگیر، آنکه ز یک گیر ودار
کرد ز خون عدو دشت و دمن لاله گون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
پر شد صحرا و دشت از تک اردوی او
بر شد گرد سپاه بر فلک نیلگون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
نیز ز سوی دگر تاخت به میدان جنگ
دلیر فرخنژاد، امیر والا شئون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
جمله هزیمت شدند جانب کوه و دره
گرفته راه فرار، شکسته پای سکون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
سر به فلک برکشید رایت ستارخان
رایت بیداد و جور گشت از او سرنگون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
جمله خطا رفتهاند، جمله خطا کردهاند
فلاتوجه لهم دعهم فهم خاطئون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
حامی ملت رسید با سپهی بیشمار
سازد این قوم را یکسره خار و زبون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
عذر جنایات را ز جان گواه آورید
فلیستجیبوا لکم ان کنتم صادقون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
کوکب اقبال سر از افق ما زند
اختر بخت عدو زود شود واژگون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
زبن سر و سالار، کار محکم و ستوار شد
عمر عدو گشت کم فر وطن شد فزون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
این همه فر و جلال برتو خدا خواسته
مینتوان با خدای دم زدن از چند و چون
ملکالشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان
دوران دوران تو است شاد زی و لاتخف
ان الله معک فی ای وقت تکون
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۳ - در مدح اعلیحضرت بقیهالله عجلالله تعالی فرجه
گویی استاد صنع ساخته اندر چمن
گنبدی از به ولی زرد چو رخسار من
رایحه آن زند طعنه به مشگ ختن
ز اهل حبش چند تن گرفته در وی وطن