مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - مدیح سیف الدوله محمود
هر که ز فرمان تو گردن روزی بتافت
گردون از گردنش پاک بپالود خون
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - مدیح سیف الدوله محمود
گلبن دولت مدام پیش تو بشکفته باد
فی نعم لایزول فی دول لایحون
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۸ - در مدح نصرالله بن داود سرخسی
پیش پریشان مکن از پی آشوب من
زلف گره بر گره جعد شکن بر شکن
ای ز رخت برده نور فر کلاه سپهر
وی ز لبت برده آب رنگ عقیق یمن
از لب تو شرم داشت مایهٔ مل در قدح
[...]
سنایی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳ - در مدح خواجه حکیم حسن اسعد غزنوی
حنجر ادبار را خنجر اقبال زن
سلسلهٔ جاه در کنگر سدره فگن
محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته » حکایت شمارهٔ ۸۷
قالواخراسان اخرجت رشأ
لیس له فی جماله
فقلت لاتنکروامحاسنه
فمطلع الشمس من
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
وصل ندیده به خواب فرض کنی خوشدلی
بر سر خوان تهی کس نکند آفرین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
در غمت ای زود سیر تشنهٔ دیرینهام
تشنه به جز من که دید آبخورش آتشین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
گلبن وصل تو را خار جفا در ره است
مهره چه بینی به کف مار نگر در کمین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
عشق توآم پوستین گر بدرد گو بدر
سوختهٔ گرم رو تا چکند پوستین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
همت خاقانی است طالب چرب آخوری
چون سر کوی تو هست نیست مزیدی بر این
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
حاجت گفتار نیست ز آنکه شناسد خرد
سندس خصر از پلاس عبقری از گور دین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
گرچه در این فن یکی است او و دگر کس به نام
آن مگس سگ بود وین مگس انگبین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
ای ملکوت و ملک داعی درگاه تو
ظل خدایی که باد فضل خدایت معین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
بارهٔ بخت تو را باد ز جوزا رکاب
مرکب خصم تو را باد نگونسار زین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
هست لب لعل تو کوثر آتش نمای
هست کف شهریار گوهر دریا یمین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
چرخ به هرسان که هست زادهٔ شمشیر اوست
گربه بهر هر حال هست عطسهٔ شیر عرین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
ای به تو صاحب درفش چتر فریدون ملک
وی ز تو طالب نگین دست سلیمان دین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
پر خدنگ تو هست شهپر روح القدس
پرچم رخش تو هست ناصیهٔ حور عین
خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - مطلع دوم
نوبتی بدعه را قهر تو برد طناب
صیرفی شرع را قدر تو زیبد امین