×
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱
خادمه ی عود سوز مطربه ی عود ساز
شمع نه و عود سوز چنگ زن و عود ساز
صبح بر آمد ببام مرغ درآمد بزیر
صبح تبسّم نمای مرغ ترنّم نواز
مجلسیان سحر محرم اسرار عشق
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۵
باز بر افراختیم رایت سلطان عشق
بار دگر تاختیم بر سر میدان عشق
ملک جهان کرده ایم وقف سر کوی یار
گوی دل افکنده ایم در خم چوگان عشق
از سر مستی کشیم گرده رهبان دیر
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۸
ای بت یاقوت لب وی مه نامهربان
شمع شبستان دل گلبن بستان جان
گاه صبوحست و جام وقت شباهنگ و بام
صبح دوم در طلوع مرغ سحر در فغان
مردم چشمم شبی تا بسحر پاس داشت
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۹
ای لب و گفتار تو کام دل و قوت جان
لعل زمرّد نقاب گوهر یاقوت کان
زلف تو هندو نژاد لعل تو کوثر نهاد
هندوی آتش نشین کوثر آتش نشان
چشم گهرپاش من قلزم سیماب ریز
[...]