گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۶ - ای کودکان

 

. . . ر من ای کودکان ز کار فرو ماند

زار بگریم بر او که زار فرو ماند

. . . ر نگویم ز کار ماند، چه گویم

رستم دستان ز کار زار فرو ماند

. . . ر نبد، شیر بد که از فزع او

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۷ - ریش دلبر

 

تاختن آورد بر بتان ختن ریش

باز نگردد بمکر و حیلت و فن ریش

بر دل خوبان اینزمانه بیکبار

کرد گشاده در بلا و محن ریش

وای و دریغا که خیر خیر سپه کرد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸ - تاختن آورد بر بتان ختن ریش

 

ای بهمه تن گناه کرده، مکن ریش

هست سزای عقوبت همه تن، ریش

دل بسک اندر شکن چو کشن برآمد

بیش زناخن بردی در مشکن ریش

ریش فرومان و پیر کودک خود باش

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
sunny dark_mode