گنجور

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۲

 

گر از درج دهانش دم زنم از من به تنگ آید

ور از خوی بدش گویم سخن به جنگ آید

به پردازم به تیر از دل کشیدن کو برآرد پر

ز بس کز شست او بر دل خدنگ بی‌درنگ آید

رخ از می ارغوانی کرد و بیرون رفت از مجلس

[...]

محتشم کاشانی
 
 
sunny dark_mode