×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۳۰ - حمزه
جهانی دل کباب از غم که آن گل ز آه مستانش
شرار اخگر دل میجهد بر طرف دامانش
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۳۴ - ذهبی
رود چون قطره های ژاله اشک از چشم نمدیده
یکایک باز میآید نمیگردد تهی دیده
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴۰ - زین
بصید دل کمند ره شد آنکاه کل بهر گامی
خم زلفت گشا تا تیر بر هو سو نهد دامی
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴۱ - سهراب
شب هجرست و ما آشفته ایم از زلف او ایدل
چو شب تا رست ودرهم راه تو دست از طلب بگسل
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴۳ - شاپور
نمک در آب حیوان زان لبت از خنده اندازد
گر آن شوی برانگیزد که این شوریده نگذارد