صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۵ - البرق
بود برق آن ضیائی کاولین کار
شود لامع بعبد از شرق انوار
کشاند سوی قرب حضرت او را
دهد در سیر فیالله نصرت او را
شود هم موجب طی مراحل
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۶ - البرزخ
بود برزخ گرت با من بود دل
خود آنکو بین شیئین است حایل
از آن تعبیر برکون مثالت
نمایند اهل تحقیق و کمالت
بود مابین اجسام کثیفه
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۷ - البرزح الجامع
دگر از برزخ جاکع بتفسیر
کنم در واحدیت بر تو تعبیر
خود آن اول تعین در کلامست
در آن برزخ مرایابی ظلامست
بود این برزخ اولی و اعظم
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸ - البسط
بود بسط آن ورود ناگهانی
بقلب از غیب سلطان معانی
دلیل بّر و اکرام و قبول است
نشان انس و لطف بیغلولست
گر از مکری نباشد نیک حالیست
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۹ - البصیره
بصیرت قوه قدسی است بر دل
بمانند بصر بر نفس عاقل
شود روشن بنور قدس شاهی
باو بیند حقایق را کماهی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۰ - البقره
بقر دارد حدیث از نفسر مرتاض
که استعدادش این باشد ز فیاض
کبش خوانند در اول ملوکش
دگر بدنه پس از اخذ سلوکش
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۱ - البوادر
بوادر فجئهئی باشد که بر دل
ز غیب آید بقبض و بسط سائل
اگر باشد بوادر برگشایش
ورودش روشن آید در نمایش
وگر بربستگی باشد ورودش
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۲ - بیتالحکمه
ز بیت الحکمه کان قلبی بود خاص
اگر پرسی بود غالب با خلاص
هر آن قلبی که اخلاصش فزونست
فزون حقش بحکمت رهنمونست
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳ - بیتالمقدس
ز بیتالمقدس بشنو قلب طاهر
بود آن از تعلقهای ظاهر
مطهر باشد از رجس علایق
مقدس از قیود ناموافق
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴ - بیتالمحرم
بود بیتالمحرم قلب کامل
در او جز حق نگردد هیچ داخل
حرام است اینچنین دل غیر حقرا
نباشد راه در وی ما خلق را
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵ - بیتالعزه
بیتالعزه آنک اهل دل آمد
اگر پرسند قلب واصل آمد
شود حال فنا او را چو حاصل
بود اندر مقام جمع داخل
فنا باشد مقام عز و اکرام
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷ - التانیس
بود تانیس بر ظاهر تجلا
مرید مبتدی را در تولا
تجلی فعلی است این نزد اصحاب
شود ظاهر بصورتهای اسباب
تجلیها که سند هر تأنیس
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۸ - التجلی
تجلی جلوه غیبالغیوبست
که ظاهر نور او اندر قلوبست
تجلی ذاتیست اول به اثبات
که در وحدت تجلی کرد للذات
ظهور از ذات خود بر ذات خود کرد
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۹ - التجلی الشهودی
تجلی شهودی آن ظهور است
که از حقل جلوهگر بر اسم نور است
در اینجا شد ظهور ذات سبحان
یکی با صورت اسماء بر اکوان
دم رحمن که ایجاد خلایق
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰ - التحقیق
ز حق باشد گرت در علم توفیق
یکی بشنو ز من معنای تحقیق
شهود حق بصورتهای اسماست
که اکونش اگر خوانی بود راست
بخلق از حق محقق نیست محجوب
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱ - التصوف
اگر خواهی ز معنای تصوف
یکی بشنو ز صوفی بیتکلف
تخلق آن باخلاق الهی است
شدن مرآت وجه الله کماهی است
تصوف ترک خویش و نفی غیر است
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۲ - التلوین
دگر بشنو ز صوفی شرح تلوین
که از حالت رهرو گشته تعیین
بود آن احتجاب از حکم عالی
بآثار و مقام و حال دانی
بجا بگذاشتن حال سنی را
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۳ - باب الثاء
بمعنی ثا اشارت بر ثواب است
ثوابی کآن بدارین انتخاب است
دگر ز احسان و لطفی کاول او هم
ز حق شد در ازل بر خلق عالم
باحسان وجزا وجود واکرام
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۴ - الثقه
ثقه بر رزق مقسوم اعتماد است
بر احکام قدر هم انقیاد است
دگر تصدیق اخبار مبین است
دگر تصدیق کل مرسلین است
بدین حق وثوق ازهر جهاتست
[...]