×
عطار » خسرونامه » بخش ۶۳ - آگاهی یافتن شاپور از آمدن فرّخ و گلرخ و گرفتاری گل و گریختن فرّخ
چه میدانست کاین دلبر چنینست
بلاشک فتنهٔ روی زمینست
عطار » خسرونامه » بخش ۶۹ - سپری شدن کار خسرو
تو با این جمله طرّاری یقینست
که روی حق نبینی رویت اینست
عطار » خسرونامه » بخش ۷۰ - در وفات قیصر و پادشاهی جهانگیر
هر آن نعمت که در روی زمینست
نجاست میشود از تو یقینست
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۲ - در نموداری اعیان و خورشید جان فرماید
ز عشق اینجا به بین عین الیقینست
حقیقت اولین و آخرینست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۳ - در هاتف شب و آواز دادن و رهنمائی کردن مرد درویش را فرماید
هر آن کوکب که بر چرخ برینست
صد و دو بارمهتر از زمینست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
ترا آمد از او این دم یقینست
که او در جانت آمد پیش بینست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
قضای رفته را تدبیر اینست
که عطّار از حقیقت پیش بینست
۱
۲