×
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
بت ما این زمان در لا هویداست
بنزد عاشقان پنهان و پیداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت بود حق اینجا هویداست
اگر مرد رهی پنهان و پیداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
در این بت آفتابی کل هویداست
کز او این آفرینش جمله پیداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۱ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید
درون دیده جانانت هویداست
حقیقت نقطهٔ خالش چو پیداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
بچشم صورت و دل هر دو پیداست
جمال جان و جانانم هویداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۷ - در سؤال کردن صاحب اسرار فرماید
به بین کین هر دو عالم در تو پیداست
حقیقت ذات در جانت هویداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۷ - در سؤال کردن صاحب اسرار فرماید
دمی در هر دو عالم در دمید است
دو عالم در یکی اینجا بدید است
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۸ - در اسرار خطاب با جان و وصل دیدار فرماید
الّا ای جان مرا جز تو که پیداست
که دید تو کنون در دل هویداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
مرا این دم سخن آخر رسیداست
که دریابم کنون پایان پدیداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
ولی شادی جان از بهر دید است
که جان پیوسته در گفت و شنید است
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
همه مقصود تو از ذات پیداست
که جان جان ترا اکنون هویداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید
بمن پیداست اینجا هر چه پیداست
مرا اسرار کل اینجا هویداست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه
حقیقت عقل اینجا ناپدید است
خدا گفت و خدا اینجا شنید است