گنجور

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۸

 

سپس جویید کامِ خود ز هر کوی

تو از یک سوی و خانم از دگر سوی

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

بدیدم اصفهانی زیر و هم روی

ندیدم اصفهانی من بدین خوی

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۴ - جواب به یکی از دوستان

 

که از شر ددان آدمی روی

نجاتم داده و افکنده یکسوی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - از تهران تا قمصر

 

کباب‌ از باد سوزان‌ گردن و روی

ولی یخ بسته دست اندر ته جوی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - از تهران تا قمصر

 

برافکندند زیلویی لب جوی

خلیل افتاده چون من روی زیلوی

ملک‌الشعرا بهار
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۱ - بی آرزو

 

سبکباران سبک رفتند ازین کوی

نکردند این گل پر خار را بوی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان

 

بیکسو، ارغوان افروخته روی

ز ژاله بسته، مروارید بر موی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان

 

همه رنگ و صفا و جلوه و بوی

همه پاکیزه و شاداب نیکوی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۹ - عهد خونین

 

ز بالا، صبحگاهی دیدمَت روی

پسند آمد مرا آن خلقت و خوی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۳ - کرباس و الماس

 

نظر بازی نمود، آن یار دلجوی

ترا برداشت، تا بیند مرا روی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم

 

ندیدندم به جز برگ و گیا، روی

نکردندم به جز صبح و صبا، بوی

پروین اعتصامی
 

رهی معیری » منظومه‌ها » خلقت زن

 

تکاپو از نسیم و مویه از جوی

ز شاخ تر گراییدن به هرسوی

رهی معیری
 
 
۱
۱۷
۱۸
۱۹
sunny dark_mode