×
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
ترا دانا بحکمت رهنمون کرد
پس آنگه روح حیوانی برون کرد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۹ - و ایضاً در اسرار شیطان فرماید
همو ما را در اینجا رهنمون کرد
نمود عشق خود اینجا فزون کرد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
قضا در آخرش خوار و زبون کرد
ز جنّاتش بخواری او برون کرد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
چنان ابلیس ایشان را زبون کرد
که همچون خود مر ایشان را برون کرد
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۳ - در هاتف شب و آواز دادن و رهنمائی کردن مرد درویش را فرماید
ترا تا نفس اینجاگه زبون کرد
در اینجا گه دلت غرقاب خون کرد
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید
چو آدم از بهشت خود برون کرد
سرشته خاک من در عین خون کرد
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۳ - مطالبه کردن زلیخا وصال یوسف را علیه السلام و استغنا نمودن یوسف از وی
کش از خاطر توانستی برون کرد
بدین افسانه دردش را فسون کرد
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۷۲ - شکایت از فلک پر نکایت که اژدهاوار گرد عالمیان حلقه کرده و همه را به دایره تصرف خود درآورده بر یکی زخم زند و بر دیگری زهر افکند نه هیچ از دست رفته را با وی دست ستیز و نه هیچ از پای افتاده را از وی پای گریز
به زورت پنجه طاقت زبون کرد
ز دستت نقد گیرایی برون کرد
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴۴ - امتحان کردن شیرین فرهاد را در عشق
ندانم در فراق یار چون کرد
ز تیشه بیستون را بیستون کرد
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۹ - پرسیدن رام از بسوامتر حقیقت گنگ که چگونه از آسمان بر زمین آمده و جواب دادن او
حکیمانه علاجش بین که چون کرد
به اخراج از تن ملکش برون کرد
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۶۴ - گریز آخر ز عقل ذوفنون کرد
گریز آخر ز عقل ذوفنون کرد
دل خود کام را از عشق خون کرد
ز اقبال فلک پیما چه پرسی
حکیم نکته دان ما جنون کرد
۱
۲