×
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
بنور دیده دیدم عین هستی
چه پیش و پس چه بالا و چه پستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
چنان باید چو تو تکبیر بستی
یقین ازدام زرق و مکر رستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۶ - در اصل ذات فرماید
تو اصل ذاتی و موجود هستی
گهی دین داری و گه بت پرستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۹ - حکایت ابلیس و اسرار وی در حضرت مصطفی علیه السّلام
تو هم از ناری و آگاه هستی
کن اینجایگه آتش پرستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
کنونم شد خبر کایندم تو هستی
حقیقت بندهٔ و بت پرستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
همه از تست و تو ازذات هستی
درون جان و دل سرّ الستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
نظر کن جمله اشیا محو مستی
تو باشی هیچ نبود عین پستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
تو همچون نقطه و پرگار هستی
که درگردش خود اندر خویش بستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
توئی این هر دو کاینجا اصل هستی
ولیکن هم بلند و عین پستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
چو پیر خویشتن امروز هستی
ولی میکن تو همچون پیر مستی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
بتو میبیند اینجا عین هستی
که در ذرّات او واقف شدستی