گنجور

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳

 

به دل امید بهبودی نمانده‌ست

به غیر از مرگ، مقصودی نمانده‌ست

متاب از دود آهم روی، کز من

چو شمع کشته جز دودی نمانده‌ست

مرنج از سختی جانم، همان گیر

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷

 

نه شبنم بر زمین از یاسمین ریخت

که پیشت آبرویش بر زمین ریخت

نهادم آستین بر دامن چشم

مرا چون شیشه خون از آستین ریخت

به قصد کشتنم، در ساغر چشم

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

ترا با کس هوای همدمی نیست

پری را الفتی با آدمی نیست

دلا سرگرم باش از ساغر غم

که مستی در شراب بی‌غمی نیست

مگر اعجاز دارد ساغر عشق

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹

 

ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد

دلا منشین که وقت رفتن آمد

ز جا دشوار خیزم، بس که بی او

ز مژگان خون دل در دامن آمد

ز غمناکی، به گوشم صوت مطرب

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۵

 

دمی عاشق ندید او را، وگر دید

به صد درد دل و خون جگر دید

دل از یک جرعه وصل تو عمری

خمار غم کشید و دردسر دید

خدنگش را دلم تا رهگذر شد

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۷

 

سر ره چشم او بر دل نگیرد

که صیاد آهوی بسمل نگیرد

چنان مغرور آن مشکین کمند است

که صید خویش را غافل نگیرد

به این زاری که دل سر در پی اوست

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - در مدح ابراهیم میرزا

 

زهی گرم از تو بازار جدایی

دلت ناآشنا با آشنایی

نهان کردی متاع وصل، گویا

به دل داری خریدار آزمایی

ازین بیگانگیها شرم بادت

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴

 

(گذارد لب چو بر جام می ناب)

نماید همچو عکس غنچه در آب

ز مستی گشت سرگردان، وگر نه

چرا چشم تو می‌گردد به محراب

در میخانه را میلی گشودند

[...]

میلی
 

میلی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۹

 

جراحتهای دل هرگه که بینم

نگاهم تا کمر در خون نشیند

میلی
 
 
sunny dark_mode