گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۳

 

شبِ فراق که بی رغبتی سفر کردم

نبود فایده هر چند من حذر کردم

به اختیار نکردم ز خدمتِ تو سفر

بلی ضرورتِ تکلیف بود اگر کردم

ز سوزِ سینه به هر منزلی که بگذشتم

[...]

حکیم نزاری
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۸

 

بصبر اگرچه بسی روزها بسر کردم

دگر ربودیم از دست تا نظر کردم

بیک نظر که بکردم من از پی راحت

جراحت جگر خویش تازه تر کردم

دلم بهجر تو چون آرمیده بود چرا

[...]

اهلی شیرازی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

زبان گداختم و راز عشق سر کردم

فتیله را چو فکندم، چراغ برکردم

یکی‌ست چشم و قدم در رهش، وگرنه چرا

شکستم آبله پای و دیده تر کردم؟

غم ندامت مرغ چمن ز من پرسید

[...]

قدسی مشهدی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶

 

چو فکر کوتهی عمر ای پسر کردم

حدیث زلف دراز تو مختصر کردم

هزار نامه نوشتم ولی از آتش دل

اگر نسوختم از آب دیده تر کردم

به روی خوب تو مایل نخواستم کس را

[...]

سحاب اصفهانی
 

رشحه » شمارهٔ ۲۱ - از یک غزل

 

به یاد روی تو بر مه شبی نظر کردم

نه اینکه رفتی و رو بر مه دگر کردم

ز دست هجر تو تا دیگری بسر نکند

تمام خاک درت را ز گریه تر کردم

رشحه
 
 
sunny dark_mode