گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۸۱

 

بهوش باش دلی را به سهو نخراشی

به ناخنی که توانی گره گشایی کرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۸۲

 

درین دو هفته که ما برقرار خود بودیم

هزار دولت ناپایدار رفت به گرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۸۳

 

کجاست تیشه فرهاد و مرگ دست‌آموز؟

که ماند کوه غم و غمگسار رفت به گرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۹۵

 

به آه داشتم امیدها، ندانستم

که این فلک زده هم رنگ آسمان گیرد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۰۷

 

کدام دیدهٔ بد در کمین این باغ است ؟

که بی نسیم، گل از شاخسار می‌ریزد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۱۶

 

غم مرا دگران بیش می‌خورند از من

همیشه روزی من رزق دیگران باشد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۲۸

 

شکست شیشهٔ دل را مگو صدایی نیست

که این صدا به قیامت بلند خواهد شد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۳۳

 

به تازیانه غیرت سری بر آر از خاک

که دانه سبز شد و خوشه کرد و خرمن شد

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۳۴

 

دل خراب مرا جور آسمان کم بود

که چشم شوخ تو ظالم هم آسمان گون شد!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۴۹

 

ز خوشه چینی این چهره‌های گندم گون

سفید را به نظر یک جو اعتبار نماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۰

 

خزان رسید و گل افشانی بهار نماند

به دست بوسه فریب چمن، نگار نماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۱

 

معاشران سبکسیر از جهان رفتند

بغیر آب روان هیچ کس به باغ نماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۲

 

چه سیل بود که از کوهسار حادثه ریخت ؟

که در فضای زمین، گوشهٔ فراغ نماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۵۵

 

گلوی خویش عبث پاره می‌کند بلبل

چو گل شکفته شود، در چمن نمی‌ماند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۵

 

درآمدم چو به مجلس، سپند جای نمود

ستاره سوختگان قدردان یکدگرند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۷۶

 

ز رفتگان ره دشوار مرگ شد آسان

گذشتگان پل این سیل خانه پردازند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۸۱

 

ز رفتن دگران خوشدلی، ازین غافل

که موجها همه با یکدیگر هم آغوشند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۸۲

 

طمع ز اختر دولت مدار یکرنگی

که هر چه سبز کند آفتاب، زرد کند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۰۷

 

بریز بار تعلق که شاخه‌های درخت

نمی‌شوند سبکبار تا ثمر ندهند

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۱۹

 

من آن نیم که به نیرنگ دل دهم به کسی

بلای چشم کبود تو آسمانی بود

صائب تبریزی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
۷۳
sunny dark_mode