صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۰۸
بغیر شهد خموشی کدام شیرینی است
که از حلاوت آن، لب به یکدیگر چسبد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۲۲
دلیل راحت ملک عدم همین کافی است
که هر که رفت به آن راه، برنمیگردد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۲۶
هزار حیف که در دودمان عشق نماند
کسی که خانهٔ زنجیر را بپا دارد!
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۲۸
کجاست عالم تجرید، تا برون آیم
ازین خرابه که یک بام وصد هوا دارد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۳۳
کدام روز که صد بت نمیتراشد دل ؟
خوشا حضور بر همن که یک صنم دارد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۳۴
به جان رساند مرا داغ دوستان دیدن
چه دلخوشی خضر از عمر جاودان دارد؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۳۵
ز درد خویش ندارم خبر، همین دانم
که هر چه جز دل خود میخورم زیان دارد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۳۶
فغان که آینه رخسار من نمیداند
که آشنایی تردامنان زیان دارد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۳۹
میان خوف و رجا حالتی است عارف را
که خنده در دهن و گریه درگلو دارد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۴۱
قدم به چشم من خاکسار نگذارد
ز ناز پا به زمین آن نگار نگذارد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۴۲
بزرگ اوست که بر خاک همچو سایهٔ ابر
چنان رود که دل مور را نیازارد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۴۳
حضور قلب بود شرط در ادای نماز
حضور خلق ترا در نماز میآرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۵۶
بنای توبهٔ سنگین ما خطر دارد
اگر بهار به این آب و تاب میگذرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۶۳
مرا ز یاد تو برد و ترا ز خاطر من
ستم زمانه ازین بیشتر چه خواهد کرد؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۶۹
ز آب من جگر تشنهای نشد سیراب
چه سود ازین که فلک لعل آبدارم کرد؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۷۰
مرا به حال خود ای عشق بیش ازین مگذار
که بی غمی یکی از اهل روزگارم کرد!
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۷۱
علاج غم به می خوشگوار نتوان کرد
به آب، آینه را بی غبار نتوان کرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۷۲
مصیبت دگرست این که مرده دل را
چو مرده تن خاکی به گور نتوان کرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۷۹
به بلبلان چمن ای گل آنچنانسر کن
که در بهار سر از خاک برتوانی کرد
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۸۰
فغان که کاسهٔ زرین بی نیازی را
گرسنه چشمی ما کاسه گدایی کرد