صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۳۹
کدام راه زد این مطرب سبک مضراب ؟
که هوش از سر من آستینفشان برخاست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۴۲
عتاب و لطف ز ابروی گلرخان پیداست
صفای هر چمن از روی باغبان پیداست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۴۳
مرا که خرمن گل در کنار میباید
ازین چه سود که دیوار گلستان پیداست ؟
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۵۵
زِ خُم، طلوعِ سُهِیلِ شراب، نزدیک است
زِ کوه، سَرزدنِ آفتاب، نزدیک است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۵۶
به هر چه دست زنی، میتوان خمار شکست
زمین میکدهٔ ما به آب نزدیک است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۷۵
پرستشی که مدام است، می پرستی ماست
شبی که صبح ندارد سیاه مستی ماست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۷۷
پیالهای که ترا وارهاند از هستی
اگر به هر دو جهان میدهند، ارزان است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۰
درین دو هفته که مهمان این چمن شدهای
به خنده لب مگشا، روزگار گلچین است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۳۹۱
خزان ز غنچهٔ تصویر، راست میگذرد
همیشه جمع بود خاطری که غمگین است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۱۵
سپهر خون به دلم میکند، نمیداند
که آبروی سفال شکسته از باده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۳۲
مرا به بلبل تصویر رحم میآید
که در هوای تو بال و پری به هم نزده است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵۳
اگر ز اهل دلی، فیص آسمان از توست
که شیشه هر چه کند جمع، بهر پیمانه است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵۵
به دوست نامه نوشتن، شعار بیگانه است
به شمع، نامهٔ پروانه، بال پروانه است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۶۷
توان به زنده دلی شد ز مردگان ممتاز
وگرنه سینه و لوح مزار هر دو یکی است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۶۹
بغیر دل که عزیز و نگاه داشتنی است
جهان و هرچه درو هست، واگذاشتنی است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۷۵
مرا ز پیر خرابات نکتهای یادست
که غیر عالم آب آنچه هست بر بادست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۷۶
گنه به ارث رسیده است از پدر ما را
خطا ز صبح ازل، رزق آدمیزادست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۷۹
به زیر خاک غنی را به مردم درویش
اگر زیادتیی هست، حسرتی چندست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۸۰
ز سادگی است به فرزند هر که خرسندست
که مادر و پدر غم، وجود فرزندست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۸۲
دل درستی اگر هست آفرینش را
همان دل است که فارغ ز خویش و پیوندست