گنجور

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷

 

سرشک تا به کی از چشم آن و این افتد

مباد کز نظر خلق بر همین افتد

مگو به مردم بیگانه راز خود ای اشک

چنان مکن که حدیث تو بر زمین افتد

خوش است خلد برین و دلم نمی خواهد

[...]

خیالی بخارایی
 
 
sunny dark_mode