گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۰۴

 

خوشا سری که سرگشتگی رهانندش

به کرسی از سرزانوی خود نشانندش

مده به سوختگی دامن امید از دست

که دانه ای که نسوزد نمی دمانندش

سپند تا نزند مهرخامشی برلب

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode