گنجور

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۷ - تعریف شمع

 

بر من آمد و آورد و بر فروخته شمع

چو طبع مرد نشاطی چو جان مرد لبیب

نبود زهره به لطف هوا به شکل شهاب

به شبه نیزه به لون قلم به قد قضیب

۲ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۸ - در صفت جود ممدوح

 

به بخشش کف او ساعتی وفا نکند

اگر ستاره درم گردد و فلک ضراب

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۲۲ - قطعه در پند و اندرز

 

چرا نه مردم عاقل چنان بود که بعمر

چو درد سر کندش مردمان دژم گردند

چنان چه باید بودن که گر سرش ببری

بسر بریدن او دوستان خرم گردند

۲ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۲۴ - از قصیده ای

 

زهی بزرگ عطائی که در مضیق نیاز

امل پناه بدان دست درفشان آورد

ز بیم جود تو کان خاک در دهان افکند

ز یاد دست تو بحر آب در دهان آورد

۲ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۳۵ - قصیده در شکایت از روزگار و یاد احباب

 

فغان ز دست ستمهای گنبد دوار

فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار

چه اعتبار بر این اختران نامعلوم

چه اعتماد بر این روزگار ناهموار

جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر

[...]

۹ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۳۶ - در توصیف بهار و مدح سید ابونصر

 

بنوبهار جوان شد جهان پیر ز سر

ز روی سبزه بر آورد شاخ نرگس سر

خزان جهان را عهد ار چه کرده بود کهن

بهار عهد جهان باز تازه کرد ز سر

هوا نشاند ببرگ شکوفه در، یاقوت

[...]

۴۸ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۳۷ - در حصانت قلعه و باره

 

کهی بلند و بر او قلعه ای نهاده بلند

بلندهای جهان زیر و، او ز جمله زبر

باستواری زر بخیل در دل خاک

بپایداری نام سخی میان بشر

بسختی دل بدخواه برج او لیکن

[...]

۳ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۴۸ - در ثنای ممدوح

 

نبود با او هرگز مرا، مراد دو چیز

یکی ز عمر نشاط و یکی ز شادی نیز

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۴۹ - چشم نیاز

 

اگر چه دیده افعی بخاصیت بجهد

بدانگهی که زمرد بدو بری بفراز

من این ندیدم، دیدم که خواجه دست بداشت

برابر دل من بترکید چشم نیاز

۲ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵۱ - شکوائیه

 

بدان رسید که بر ما بزنده بودن ما

خدای وار همی منتی نهد هر خس

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵۲ - از قطعه ای

 

همان که بودی ازین پیش شاد گونه من

کنون شدست دواج تو ای بدولی فاش

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵۵ - وله

 

چو مشک بویا لیکنش نافه بوده ز غژب

چو شیر صافی، پستانش بوده از پاشنگ

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵۷ - قطعه

 

چه دیلمان زره پوش و شاه ترکانش

بتیر و زوبین بر پیل ساخته چنگال

درست گوئی شیران آهنین چرمند

همی جهانند از پنجه آهنین چنگال

۲ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۶۲ - از قطعه‌ای

 

کسی که او کند از کان که به میتین سیم

مکن بر او بر بخشایش و مباش رحیم

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۷۱ - فقر شاعر

 

همی دوم بجهان اندر، از پی روزی

دو پای پر شغه و مانده، با دل بریان

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۸۵ - وله

 

ستبره بدند عاشقان بساق و میان

بلای گیسوی دوشیزگان به بش دیزه؟

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۹۲ - وله

 

جلب کشی و همه خان و مانت پر جلب است

بدی جلب کش و کرده بکودکی جلبی

۱ بیت
عسجدی