×
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۵
بیا ای جان و ای جانان سید
بیا ای شاه و ای سلطان سید
بیا و جام می پر کن به ماده
که تا نوشیم با یاران سید
خراباتست و ما مست و خرابیم
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۲
حال او از بشر چه می پرسی
قصهٔ خیر و شر چه می پرسی
لب شیرین او به ذوق ببوس
لذت نیشکر چه می پرسی
آفتابی چو رو به ما بنمود
[...]
شاه نعمتالله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۱۹
مظهر اعیان ما ارواح ما
مظهر ارواح ما اشباح ما
ظل اعیانند ارواح همه
ظل ارواحند اشباح همه
باز اعیان ظل اسماء حقند
[...]
شاه نعمتالله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۲۰
عین ما از حب ذاتی فیض یافت
لاجرم از علم سوی عین یافت
عین اول صورت الله شد
ز آفتاب حضرتش چون ماه شد
اسم اعظم جامع ذات و صفات
[...]