گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۴

 

اگر سرو من در چمن جا بگیرد

عجب باشد، ار سرو بالا بگیرد

چو شانه کند زلف عنبر فشان را

جهانی بوی عنبرین را بگیرد

به زلفش مدام از پی خون دلها

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶۶

 

اگر از خطت سبزه صحرا بگیرد

سرش سبز بادا، بگو تا بگیرد

نهانی مریز، ای پسر، خون عاشق

که روزی ترا آشکارا بگیرد

لبش خورده خونم، گرش من بگیرم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode