گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳

 

مرا نیست بر خوردن باده باعث

بجز غفلت از عالم پر حوادث

چه جمعیت آید ز گردنده چرخی

که بر وضع واحد دوان نیست لابث

بده ساقیا می که بی بهره از وی

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲

 

ز شوقت زنم دم زبانم بسوزد

صبوری کنم پیشه جانم بسوزد

نیارم ز دل آتشین آه بیرون

که ترسم همه خان و مانم بسوزد

چو بالای عشقت گشایم دکانی

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱

 

به هر خانه کان نازنین می نماید

به چشمم بهشت برین می نماید

به هر جا که او بر زمین می نهد پا

سر عالمی بر زمین می نماید

چه سود است از آنم که سیمینبر آمد

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۳

 

دلم بی جمال تو نوری ندارد

جدا از وصالت سروری ندارد

ببین لاله را با همه باد در سر

که پیش تو چندان غروری ندارد

به می زان دهم نقد هستی که هر کس

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۹

 

جبین نظم حسن رخت راست مطلع

دو ابرو ز مطلع فروتر دو مصرع

چنان می درخشد زبرقع جمالت

که شد رشته نور هر تار برقع

فتد بخیه بر رو چو از پرده پوشی

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۴

 

به چشم تو زینسان که صیدی حقیرم

کی از غمزه سازی مشرف به تیرم

چو بر من کشی تیر ترسم که تیرت

به من نارسیده ز شادی بمیرم

برآورده دست نیازم که شاید

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قصاید » شمارهٔ ۲۴

 

بنامیزد این منزل روح پرور

که ذات البروج است این چرخ اخضر

در او برجها سربه گردون کشیده

به هر برج گردان یکی روشن اختر

درونش بود روشن از اختران شب

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۳۵

 

یکی خمسه ارسال کردم که خامه

چو پا بهر تسوید او سوده تارک

پی بهره گیری ز خوان کرامت

به کف بادت این خمسه خمس المبارک

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۴۲

 

چو گشت این قصب جامه یعنی که خامه

به تسوید این نسخه خوش مشرف

به لحن صریر این صدا آمد از وی

که نعم المؤلف و نعم المؤلف

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۵۳

 

به فصل دی از برفهای پیاپی

فتاده ست در خانه ام قحطسالی

نه از گوشت چندان که آید به دندان

نه از هیمه چندان که سازم خلالی

جامی
 
 
sunny dark_mode