×
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶
در ایّام روزه به از روز ما شب
که خورشید من بر نهار است تا شب(؟)
خوشم با سیهروزی خود که گاهی
در اندیشه افتم که روز است یا شب
درین روزه، پا بسته روزهایم
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۵
ز نومیدی وعده افسرده بودم
گر امشب نمیآمدی مرده بودم
به مردم اگر شکوهای کردم از تو
میاور به رویم که آزرده بودم
چو تنها رسیدی، خجل گشتم از تو
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۰
به بالین من در تب غم نیایی
وگر جان سپارم به ماتم نیایی
به پرسیدنم بس که تقصیر کردی
کنون از خجالت به سویم نیایی
مرا کشتی و بهر دفع گمان هم
[...]
میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۷
دگر دل ربود از کفم دلربایی
مه بیوفایی، بلای خدایی
کشد جذبه شوق، بیاختیارم
به سوی ستمپیشه بیوفایی
مکن رو چو آیینه سوی رقیبان
[...]