×
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۱
به اندا نمودند وخشور را
بدید آن سراپا همه نور را
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۷ - سخن دقیقی
چو سالار چین دید بستور را
کیان زاده آن پهلوان پور را
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۵ - رسیدن شهریار بطلایه هیتال شاه و شکستن و رفتن پیش ارژنگ شاه گوید
نه هیتال مانم نه جمهور را
بگیرم ز زرفام ساطور را
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۴۶ - رزم شهریار با نقابدار زرد پوش
برون آرم از بند جمهور را
برون کن ز سر فتنه و شور را
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۲ - رفتن فرانک با دلارام در شکارگاه گوید
دلارام بنواخت شیپور را
چه دید آن چنان فتنه و شور را
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۷۶ - پیمان ستدن فرستاده ی طیهور از کوش
چو روز آمد آن مرد رنجور را
فرستاده ی شاه طیهور را
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۳۵ - مکر نمودن فرخار بر دیوانه شاپور
از آن دشت بربود شاپور را
چو میغی که پنهان کند هور را
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۴۲ - رسیدن سام به شهر سگسار و چگونگی احوال آن
سیه کرد از گرد پی هور را
به دندان گزیدند شاپور را
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۵۶ - لشکر کشیدن شدید به جنگ سام و چگونگی آن
به همراه او کرد شاپور را
مر آن شیر پرخاش پرزور را
ملکالشعرا بهار » منظومهها » ارمغان بهار » اینک منظومهٔ سی روزهٔ آذر پاد مارسپندان
جدا کن ز شاخ رز انگوررا
بچرخشت افکن می سور را