گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۸ - گردیدن گرشاسب و عجایب دیدن

 

خروشنده از جای بجهد دژم

مرین کوچکک را بدرد ز هم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۹

 

پذیره شدش منزلی بیش و کم

نشست از بر تخت با او به هم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۹

 

خزان و بهاریست گفتی به هم

ز دینار باریدن و از درم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴۱ - پند دادن گرشاسب نریمان را

 

بپوشم به جامه بر آیین جم

کفن و آبچین ده به کافور نم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴۳ - خبر یافتن فریدون از مرگ گرشاسب

 

چو نزد فریدون ز سوگ و ز غم

رسید آگهی گشت از انده دژم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴۳ - خبر یافتن فریدون از مرگ گرشاسب

 

گیا پشت از اندوه دارد به خم

دل خاره پرجوش و خونست و غم

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴۳ - خبر یافتن فریدون از مرگ گرشاسب

 

دهانش آتشست و شب و روز دم

هوا سینه دم آب و هامون شکم

اسدی توسی
 
 
۱
۴
۵
۶
sunny dark_mode