گنجور

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۷

 

از می لعل لب و نوش دهانت مستم

وز شکر خنده و تقریر و بیانت مستم

مستی من ز لب لعل تو امروزی نیست

سالها شد که ز صهبای لبانت مستم

نه همین مستیم از دیدن روی تو بود

[...]

فیض کاشانی
 
 
sunny dark_mode