وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۸ - در حق تاج الدیز وزیر
تاج دولت ، تویی که بر سر چرخ
خاک پای شریف تو تاجست
خاک تو در علو چو گردونست
صدر تو در شرف چو معراجست
هنر از طبع تو بتعظیمست
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۱۰ - در حق ملک نیمروز
نه من از آسمان گردنده
خدمت تو بجان طلب کردست ؟
تا تو اشعار من طلب کردی
روح در قالبم طرب کردست
خاصه ، آن خسروی که چرخ بلند
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۱۲ - در عشق گوید
آه ! از عشق بی کران ، کین عشق
همه رنج دلست و دردسرست
خبر درد من به عالم رفت
ای دریغا ! که یار بی خبرست
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۱۴ - ترجمه از شعر تازی
هست ابوبکر پخته در دانش
لیک در عهد و در وفا خامست
با هر آن کس که دوستی دارد
غایت آن ز صبح تا شامست
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۱۶ - در حق شمس الدین محمد وزیر
تاج اسلام شمس الدین ، گشتست
خاک صدر تو آسمان را تاج
تحفه داده ترا عنایت حق
سیرت و نام صاحب المعراج
هست عزم ترا مضای حسام
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۱۷ - در حق شمس الدین ابو الفتح
شمس دین ، صورت ، بو الفتح
ای در فضل بر دلت مفتوح
ای تو شیر و غابروز مصاف
وی تو ابر سخا بوقت صبوح
از تو ایام را هزار شرف
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۱۹ - در حق مجد الدین صاحب وزیر
صاحب ، ای فاضلی ، که از دانش
بندهٔ تست صاحب عباد
همت تست پیشوای علوم
فکرت تست مقتدای رشاد
همه محض محامدی و شرف
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۲۱ - خطاب بپادشاه
خسروا ، چرخ با عنایت تو
دل اهل هنر نیازارد
دست بر آسمان برد هر کو
پای در خدمت تو بفشارد
بنده روزی که پیش تو نبود
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۲۳ - در مدح احمد بن سعد
مایهٔ حمد و سعد ، احمد سعد
که همه سوی محمدت یازد
هم ایادی ازو همی بالد
هم معالی باو همی نازد
سعی گردون بخیر انجامد
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۲۴ - در حق صابر بن اسمعیل ترمذی
پیش انواع فضلت ، ای صابر
کثرت اختران قلیل آمد
نظم تو خطهٔ خراسان را
همچو در خلد سلسبیل آمد
نکتهٔ خاطر چو آتش تو
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۲۷ - در حق حمیدالدین
با جمال تو ، ای حمیدالدین
رونق ماه و آفتاب نماند
در جهان با مکارم دستت
نام و آوازهٔ سحاب نماند
پیش الطاف تو ز غایت لطف
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۲۹ - در حق شهاب الدین
جز بنان تو، ای شهاب الدین
مشکلات علوم حل نکند
آنچه رأی تو کرد در گیتی
قرص خورشید در حمل نکند
سعد از حاسدت خبر نکند
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۳۰ - در مطایبه
روسبی خواهران زنی چندند
که خری را بیک نواله کنند
در وثاق من آمدند امروز
تا بلا را بمن حواله کنند
دفع ایشان نمی توانم کرد
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۳۴ - در حق ادیب صابر بن اسماعیل ترمذی
ملک شاعران بنظم و بنثر
خادم صدر خود ، مرا بستود
تا بدان نظم و نثر حرمت او
نزد اشراف مملکت بفزود
نظم و نثری، که در طراوت و لطف
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۳۵ - در معارف
نکند با عدو مدارا سود
از بر قرب دور باید بود
گرچه داری بناز کژدم را
بزند هر کجات یابد، زود
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۳۸ - در حق ادیب صابر بن اسمعیل ترمذی
طبعت ، ای صابران اسمعیل
هست دریا ، که درهمی زاید
لفظ تو گوش و گردن معنی
بجواهر همی بیاراید
نثر تو شمع انس افروزد
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۳۹ - نیز در حق ادیب صابر بن اسمعیل ترمذی
علمت ، ای صابر بن اسمعیل
روی عالم همی بیاراید
رفعت قدر تو بپای شرف
تارک آسمان همی ساید
تویی آنکس ، که در بدایع نظم
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۴۰ - در حق حمید الدین
مجلس سامی حمید الدین
که همه جز بمهر نگراید
بخصال حمید خویش همی
رونق محمدت بیفزاید
شرع را زیور شمایل او
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۴۳ - در مطایبه
هرگز آن راحتم نخواهد شد
کان نگار از خمار مینالید
خفته در روی و چاکری مشفق
پشت او را بناز می مالید
کیر اندر میان شلوارم
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۴۵ - در صنعت مقلوب
راز تو با خدای سخت نکوست
زین قبل هست کار خصم تو زار
رأی عالیت را بحل و بعقل
هست تأیید آسمانی یار
راغ و باغ مخالف جاهت
[...]