گنجور

عراقی » عشاق‌نامه » فصل نهم » بخش ۱ - سر آغاز

 

تا غمت ساکن دل من شد

از چراغ تو خانه روشن شد

عراقی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۱ - در شرف بنیت انسان به صورت و معنی بر دیگر مخلوقات

 

جان جهان را بگشت و لنک نشد

وز حضور سپهر تنگ نشد

اوحدی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۰

 

بلبل جان چو ساکن تن شد

مجلس کاینات گلشن شد

آفتاب وجوب رو بنمود

شب امکان چون روز روشن شد

گنج اسما نثار ما فرمود

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۵۱ - در خاتمهٔ کتاب گوید

 

قلمم میل چشم دشمن شد

لیک ازو چشم دوست روشن شد

هلالی جغتایی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱

 

بر خلیل آتش از توگلشن شد

چشم یعقوب از تو روشن شد

به امید تو هر که تخمی کشت

سبز شد خوشه کرد وخرمن شد

با کم از تیغ عالمی نبود

[...]

بلند اقبال
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش یک » قصاید » شمارهٔ ۱۱

 

باغ چون مسند سلیمان شد

سبزه چون خط سبز جانان شد

برد اطراف بود درد شجر

از نسیم بهار درمان شد

نفحه باد روح حیوانی

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 
 
sunny dark_mode