وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
خصم تیمار دولت تو کشد
خصم نیکو ترست در تیمار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
در مقامی ، که بار زر بخشی
ریزش ابر را نباشد بار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
می گزاری بر مح وام عدو
کس ندیدست رمح وام گزار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
چرخ از آزار تو نیازارد
بندگان را کجا رسد آزار؟
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
نارد از خدمت تو سر بیرون
ورچه بشکافیش بنیزه چو نار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
دشمنان را بداوری خلاف
با قضاهای گنبد دوار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
مهر و کینت بباد داده چو خاک
لطف و قهرت بآب گشته چو نار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
کاه ریزه بنیزه بربایی
چون کنی عزم رزم در پیکار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
ای شده قدوهٔ وضیع و شرف
ای شده قبلهٔ صغار و کبار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
نکشد آب خصم آتش تو
نکشد تاب مور مهرهٔ مار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
کو مهی فارغ از عنای خسوف ؟
کو میی ایمن از صداع خمار؟
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
ویحک! آن نرگسست یا جادو
یارب! آن سوسنست یا گلزار؟
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
گفتم: از جان بعشق بیزارم
گفت: عاشق ز جان بود بیزار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
من و ز لفین او نگونساریم
لیک او بر گلست و من بر خار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
دوست می دارمش ، که یار منست
دشمن آن به که خود نباشد یار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
سوخت در آتشم چو می گویی؟
کم تحرقتنی بهذا النار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
زار و زرم ز درد دوری او
درد دلدار زرد دارد و زار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
تن عیشم نحیف گشت ز غم
گل بختم نهفته گشت بخار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
چهرهٔ روشنش، که روز منست
زیر زلفش مهیست در شب تار
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - قصیدۀ مصنوعه در مدح قزل ارسلان (۱)
غمزهٔ شوخ آن صنم بگشاد
سیل خونم ز اشک خون آثار