شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل دوم » بخش ۴ - الضلال المبین
سر او بر قباب قبۀ عرش
پای او در طناب خیمۀ فرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶ - در نعت سیدالمرسلین و خاتم النبیین علیه من الصلوات الفضلها و من التحیات اکلمها
کحل ما زاغ سرمه بصرش
ما طغی وصف پاکی نظرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۲۶ - در ذکر قلبی آنان که دم از ذکر قلبی زنند و بر خود علامات آن نصب کرده آن را از قبیل ذکر خفیه شمارند و ندانند که آن نیز حکم ذکر جهر دارد بلکه ذکر جهر نیز از آن بهتر است زیرا که در ذکر جهر اصل ذکر متحقق است و احتمال غیر آن ندارد به خلاف ذکر خفیه
دست برده به غبغب پسرش
تا کند یک دو بوسه از شکرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۸۲ - حکایت نحوی و عامی و صوفی که هر کدام از الفاظ و عباراتی که میان ایشان گذشت مناسب فهم و حال خویش معنی دیگر خواستند
ساخت حق ز اسم خویش بهره ورش
نیست از حال ماسوا خبرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۸۲ - حکایت نحوی و عامی و صوفی که هر کدام از الفاظ و عباراتی که میان ایشان گذشت مناسب فهم و حال خویش معنی دیگر خواستند
نشود محو اسم حق اثرش
باشد از غیر اسم حق خبرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۲ - تنبیه للغافلین و ایقاظ للنائمین
هر که داند کز اوج قمه عرش
تا حضیض بساط خاکی فرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۷۱ - اشارت به بعضی از اوصاف و اخلاق حضرت خواجه و اصحاب ایشان ابقاهم الله تعالی ما أمکن البقاء و رقاهم ما تیسر الارتقاء
جانشان مرغ آشیانه عرش
جسم شان نقد گنجخانه فرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۸ - حکایت
ورچه می کرد نفس حیله گرش
وصله وصله مرقعی به برش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۲۴ - اشارت به آنکه تعلق خاطر طالبان راه حق که به آثار کونیه و تأمل در آن و توسل به آن در معرفت ذات و صفات حق سبحانه از این قبیل است
پردگی جلوه کرده بر نظرش
گشته نور شهود پرده درش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۲۹ - اشارت به اصحاب مکاشفه که تجلی صفات است
صد هزار آینه ست در نظرش
به صفات خدای راهبرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۳۱ - اشارت به قربات اربع که مراتب ولایت است یعنی قرب نوافل و قرب فرایض و مقام جمع الجمع که مرتبه قاب قوسین است و مقام جمع احدیت که مرتبه اؤ ادنی است و خاصه پیغمبر ماست صلی الله علیه و سلم و کمل ورثه وی
هر که افتد به آب و گل نظرش
شود از خود تصور بشرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۷ - مشورت کردن پدر ریا با ریا در خواستگاری کردن وی از برای عیینه
گفت من هم شنیده ام خبرش
نسبتی نیست با کسی دگرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۱۶ - حکایت هرمز بن کسری و منادی فرمودن وی سپاه را که به کشت کس درمیایید و بریدن گوش آن کس که آن منادی را گوش نکرد
از قضا آن که نایب پسرش
بودی و راهبر به خیر و شرش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۴۷ - اشارت به بعضی از شعرای ماتقدم که از سلاطین پیشین تربیت ها یافتند و نام اینان به واسطه مدایح آنان بر صحیفه روزگار بماند
صله نظم های همچو درش
بود در بار چارصد شترش
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » مثنویات » شمارهٔ ۲ - باشد این در مدح سلطان بوسعید
هر چه بینی ز شاخ و برگ و برش
همه در سایه ظاهر است اثرش
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۵ - وصف معراج رسولالله و صحابهٔ کبار آن
همچو تیر نظر ز عالم فرش
تا نگه کردهای رسد بر عرش
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش
بر کمر آفتاب قرص زرش
قبهٔ سیم ماه بر سپرش
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش کاخ میرمیران
صور صفحهٔ جدار و درش
نسخهٔ لوح بینی و صورش